از چهل و چهار ماهگی تا چهل و هشت ماهگی
سلام دلبند مامان بعد از سفر به یزد ما همراه بابا رضا اینها به تهران رفتیم چند روز موندیم و بعد به خرمشهر برگشتیم. اینم چندتا عکس از اون زمان : باغ پرندگان: پسرم و طاووس زیبا و مغرور باغ: بعد از برگشت به خرمشهر پندار جون رفت به جشن بادبادکها و در نقاشی دسته جمعی و مسابقات شرکت کرد و برنده هم شد. جشن بادبادکها: پندار کنار رود زیبای کارون: و مجدد تابستون از راه رسید و ما به تهران رفتیم. تابستون اون سال مامانبزرگ پاشو عمل کرد و من و پندار رفتیم پیش مامانبزرگ.اینم چندتا عکس از تهران بودن ما: پسرک فنی من کنار بابا رضا: پندار و کبوترهای صحن امامزاده صالح (ع): پندار و درویشی که تو ...