برگشت با تاخیر"25 ماهگی پندار"
سلام عزیزم
ببخش که به علت نداشتن سیستم نتونستم برات از ماجراهای روزانه ات بنویسم.
ما اواسط مهرماه به آبادان برگشتیم.
و من به علت یه جراحی و استراحت،نتونستم در ماه 25 زندگی قشنگت ازت عکس بگیرم.
شعرهای زیادی حفظی و مدام برای خودت زمزمه میکنی از جمله شعر حسنی نگو بلا بگو،قصه بزک زنگوله پا،گرگم و گله میبرم ....
البته چندتا عکس بود که تو سیستم عمو اسماعیل موند و فراموش کردم برات بیارم تا بزارم تو وبلاگت.
عمو اسماعیل هم بالاخره خدا رو شکر خونه طرح مسکن مهرش رو تحویل گرفت و رفت تو خونه خودش مستقر شد مبارکش باشه الهی.
به هر حال عزیزم 25ماهگیت مبارک.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی