پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

برگشت با تاخیر"25 ماهگی پندار"

1392/10/27 0:13
نویسنده : مامان مریم
535 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

ببخش که به علت نداشتن سیستم نتونستم برات از ماجراهای روزانه ات بنویسم.

ما اواسط مهرماه به آبادان برگشتیم.

و من به علت یه جراحی و استراحت،نتونستم در ماه 25 زندگی قشنگت  ازت عکس بگیرم.

شعرهای زیادی حفظی و مدام برای خودت زمزمه میکنی از جمله شعر حسنی نگو بلا بگو،قصه بزک زنگوله پا،گرگم و گله میبرم ....

البته چندتا عکس بود که تو سیستم عمو اسماعیل موند و فراموش کردم برات بیارم تا بزارم تو وبلاگت.

عمو اسماعیل هم بالاخره خدا رو شکر خونه طرح مسکن مهرش رو تحویل گرفت و رفت تو خونه خودش مستقر شد مبارکش باشه الهی.

به هر حال عزیزم 25ماهگیت مبارک.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نیر
29 دی 92 17:19
25 26 27 28 ماهگیت مبارک پندار جونم خدا بد نده مریم انشالا که همیشه سلامت باشی چقدر دلم برا پندار تنگ شده بود ماشالا خیلی بزرگ شده چقدرم دوست داشتنی تر شده ممنون گلم دل ما هم برات تنگ شده میبوسمت