پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

37 ماهگی عزیز دلم

1393/8/26 0:17
نویسنده : مامان مریم
1,117 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نفس مامان

حالت چطوره؟ اومدم تا برات عکسهای ماه سی و هفتم زندگی قشنگت رو بذارم.اما قبلش بهت بگم سه چهار روز ماتم گرفته بودم،چون عکسهای 37 , 38ماهگی ات  رو از دوربین ریختم داخل سیستم،اما هارد مشکل داشت و سوخت و عکسها همه از بین رفتند.کلی پرس و جو کردیم و فهمیدیم اگه بخواهیم عکسها رو ریکاوری کنیم باید یه مبلغی نزدیک به قیمت هارد بپردازیم که برامون غیر ممکن بود،کلی غصه خوردم و گریه کردم و امروز صبح خودم بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدم که اگه میشه هارد سوخته رو ریکاوری کرد پس حتما حافظه دوربین هم قابل بازیابیه  و عصر به بابایی گفتم و نرم افزارش رو از اینترنت دانلود کرد Computer و چی شد؟بعلههههه عکسها برگشتند،خدا رو شکر ،هوراااااااااااااااا (بازم دم خودم گرم که فکر کردم و نتیجه گرفتم).character00253 Free Emoticons   Characters

بگذریم... بریم سراغ 37 ماهگی شما :

پسرم میونه ای با لباس پوشیدن نداره به قول خودش وقتی لباس نمیپوشه،میشه لختی پختی مامانش:خندونک

وقتی پسرکم هوس میکنه نی نی بشه و قنداقش کنیم :

نی نی قنداقی

پسرم رفته حمام تا بریم  عروسی:

تو راه خرمشهر به اهواز :

اینم شاخ شمشاد مامان که همه توی تالار با داماد اشتباه گرفتنش :بوس

دیشب به من گفتی  بریم تو کوچه کار دارم،منم بردمت و نشستی بغل در،دوتا بچه قورباغه تو کوچه هستند که خیلی ازشون خوشت میاد.ملوس خانوم و ابزارش  maloosiii-tools.Blogfa ملوس خانوم و ابزارش  maloosiii-tools.Blogfaرفتی دیدی جفتشون کنار دیوار خونه نشستن و حشره ها رو با زبونشون  میخورن. ماشالله در مورد حیات جانوران خیلی کنجکاوی . بعد بهت گفتم بریم تو خونه؟گفتی نه بشین همینجا میخوام باهاشون حرف بزنم و ازشون سوال بپرسم.بعد شروع کردی به پرسیدن سوالات بی پایانت از این قورباغه های فلک زده:

قور قور تو چرا پشه میخوری؟

قور قور مامانت کجاست؟

قور قور ها شما چرا دوتا هستید؟

قور قورها میخواهید من ببرمتون تو خونه و اونجا باهم زندگی کنیم؟

پندار:مامانی قور وقور حیوان وحشیه؟

من: نه مامان وحشی نیست.

پندار:پس اهلیه میشه تو خونه نگه داشت!!!!

قور قور چرا تنهایی اومدی تو کوچه؟مامانت دعوات نمیکنه؟

.......

قور قور های بیچاره بعد از چند دقیقه فکر کنم سرسام گرفتن و دوتایی به هم نگاه کردن و فرار کردند اونم از دست سوالات بیشمار شما.ملوس خانوم و ابزارش  maloosiii-tools.Blogfa

تازه یه چیز جالب اینکه اونا دارن از دست سوالهای پندار فرار میکنن و پسرکم هنوز داره می پرسه. قور قورها فردا شب هم میاین باهم حرف بزنیم؟

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

دایی مجید
26 آبان 93 14:03