ختنه سورون
سلام
عزیز مامان
امروز ژستای خوشگل خوشگل میگرفتی.آدم دلش میخواست درسته قورتت بده.
براتون گفتم که چهارشنبه پسرم حمام کرد و ظهر بابایی تصمیم گرفت که همون روز ختنه بشه.
عصر بابایی و مامان رحیمه رفتند مطب دکتر احمد زاده که از دوستای خانوادگی شون هست،تا ببینند برای ختنه چه وسایلی باید همراه ببرم. لازم به ذکر هست که ما تصمیم داشتیم شما رو ببریم تا دکتر صفری دوست بابایی ختنه کنند اما دکتر احمد زاده روز تولد شما بیمارستان بودند و گفتند ختنه این شازده به عهده ایشون باشه.بابایی برگشتند و ما آماده شدیم و رفتیم مطب. از اونجا که دکتر آشنا بودند ما دسته جمعی رفتیم داخل مطب و کسی باهامون کاری نداشت.
عمل ختنه شما خیلی راحتتر از اونچه فکرشو میکردم انجام شد.
برای 5شنبه نهارخانواده عمو اسماعیل و عمو علی خونه ما نهار دعوت بودند مامان رحیمه آش رشته براشون درست کرد. عصر هم باباجون محمد کیک خریدند به مناسبت ختنه شدن مرد کوچولوی خونه. اینم عکس کیک ختنه سورون پندار گلم: