پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

وقایع اتفاقیه (حمام رفتن پندار)

1390/7/4 18:56
نویسنده : مامان مریم
2,135 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

پسرکم بعد از چند روز اومدم تا از بقیه اتفاقات بعد تولدت برات بنویسم.

الحمدلله شبها بهتر میخوابی و بیقراری ات کم شده.

جونم براتون بگه روز سه شنبه ٢٩شهریور ماه دایی مجید اینا از تهران حرکت کردند تا بیان و پندار کوچولو رو بینند.همون شب ناف پسرکم افتاد.و ما کلی هورا هورا کردیم . بعد هم زنگ زدیم به مامان جون رحیمه و خبر دادیم که چهارشنبه برای حمام دادن عسلکم بیاد خرمشهر.

صبح چهارشنبه مامانجون رحیمه اومد و یکی دوساعت بعد بابا رضا و دایی مجید هم رسیدند.وسایل حمام گل پسر رو آماده کردیم و حمامش دادیم.البته دیگه حمام دهه نبود و اسمش حمام دوازدهه بود چون دکتر تاکید کرده بود که تا نافش نیفتاده حمام نکنه.

اینم عکس وسایل حمام پندار: (من دوست دارم پندار رو تو اتاق حمام بدم برای همین توی اتاق وسایلش رو چیدم نه حمام.)

حمام پندار

اینم عکس پندار بعد حمام کردن:(پسرم اصلا گریه نکرد عاشق آب بازیه)

پندار شسته رفته

اینم پندار دسته گل قنداق شده همراه دایی مجید:

پندار

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامی مائده
4 مهر 90 20:01
اوخی عزیزممممممممم، چه گل پسری شده ماشالااااااااا
مامان كوچولو
4 مهر 90 20:08
گل در اومد از حموم سنبل دراومد از حموم به به مباركه انشالا حموم دوماديش
مامان مریمی
4 مهر 90 20:21
ای جانم.. ایشالا حمام دامادیییییییی

اما تو اتاق نباشه یه وقتی


ههههههههههه مریمی جونم ههههههه
باران
4 مهر 90 23:34
شلاممممممممم نی نی خوشمله چه گشنگند خیلی خوش سلیقه چیدی وسایلشو مریم جون،زنده باشه پسر گلت
نهير
5 مهر 90 0:07
پينقيل من عاشق اون نگاه كردنت به دوربينم مثل ادم بزرگا چه حمومي ماماني درس كرده واست
خاله زهرا
5 مهر 90 9:07
به به چه عجب اين گل پسر افتخار داد واقعاً بايد رونما بهش بديم چه نگاه مظلومي داره با دستاي اوچولوش


مرسی زهرا جونم رونماهارو بذار کنار اومد تهران بهش بده
آنی
5 مهر 90 11:08
عافیت باشه پینگیلی...چرا بچه رو تو قنداق پیچوندییییییییییییی؟
خاله زهرا
5 مهر 90 11:51
راستي چه كار خوبي كردي قنداقش كردي الان روانشناسا ميگن قنداق خيلي خوبه براي بچه مخصوصا وقتي دستاشم تو قنداقه چون موقع خواب آرامش داره و هي دستاشو تكون نميده كه از خواب بپره


آره زهرا جون خیلی ها گفتن قنداق قدیمیه و ضرر داره .... و از این حرفا ولی من گفتم خودمون قنداقی بودیم و راحت تر میخوابیدیم وقتی قنداق بودیم الان خارجی ها هم قنداق میکنن
مهتاب
2 آبان 90 10:56
سلام
این اولین باریه که نظرمو میذارم
من فعلاً شرایط مامان شدن رو ندارم ولی پست های شما رو از اول تا اینجا با اشتیاق خوندم و مطلبی که در مورد زایماتون نوشته بودی خوندم و از شوق اشک ریختم
بهتون تبریک میگم ایشالا پسر گلت 1000 سال زنده باشه و شما هم در کنارش شاد باشین



عزیزم خیلی خوشحال شدم که همراه مهربوی مثل تو دارم . الهی بحق علی دامن شما هم سبز بشه و صدای نی نی تو خونه تون بپیچه