خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > روزگار کودکی برنگردد دریغا...

روزگار کودکی برنگردد دریغا...

1390/10/26 10:27
نویسنده : مامان مریم
1,330 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

اومدم که برات عکس زمان کودکی خودم و بابا ابراهیم رو بذارم تا یادگاری داشته بشی.

راستی از دیروز(25 دی ماه) شروع  به خوردن لعاب برنج کردی.نوش جونت گلم. وقتی با قاشق میزارم دهنت اینقدر قشنگ میخوری که اشتهای آدم باز میشه.

اینم از عکس ها :

وقتی بابا کوچک بود:

وقتی بابا کوچک بود

مامان کوچولو:

مامان کوچولو

روزانه ها
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
از چهل و چهار ماهگی تا چهل و هشت ماهگی از چهل و چهار ماهگی تا چهل و هشت ماهگی چهل و دو ماهگی پندار جون چهل و دو ماهگی پندار جون عکسهای تهران قسمت اول عکسهای تهران قسمت اول 40ماهگی عزیز دلم 40ماهگی عزیز دلم

نظرات (19)

ستاره
26 دی 90 10:30
مبارکه عزیزم غذا خور شدنت چقدر شبیه مامانتی پندار جونم
حسنا سادات
26 دی 90 10:59
نوش جونت پندار جون خوشحال میشم به حسنای منم سر بزنید و اگه دوست داشتین تبادل لینک کنیم. ممنون
آذر
26 دی 90 13:09
سلام عزیزم غذا رو براش شروع کردی ؟ زود نیست؟ لعاب برنج و چه جوری درست می کنند؟


سلام اذر جون
نه گلم لعاب برنج چیزی نیست که. نمیشه بهش گت غذا
همه لعاب برنج رو از پایان سه ماه میدن من از پایان 4ماه دادم
یه قاشق غذا خوری برنج نیم دونه ایرانی رو تو قابلمه کوچولو بریز یه لیوان اب جوشیده روش بریز روشن کن حرارت رو کم کن تا برنج با اب بجوشه و رنگ آب از بیرنگی در بیاد و برنج بهش لعاب بده بعد خاموش کن و اب روی برنج رو برادار سرد که شد بده بخوره دو تا قاشق مربا خوری . زیاد ندی بهش
آرزو
26 دی 90 13:41
چه زود ميگذره نوش جان پندار جونم


آره والله ممنون خاله ارزو
نگین
26 دی 90 16:45
حالا باید اون دست قشنگه را به افتخارت بزنم گوگولی منننننننننننننندوستت دارم عزیزکم
مریم (مامان هیراد)
27 دی 90 1:17
مریم بیشتر شبیه خودته
ازاده مامانه هانا
27 دی 90 13:00
مريم كپه خودته پندار
اي ول ببينم نكنه جوانه زدي ؟؟؟


ازاده جون ببخش من متوجه منظورت نشدم جوانه زدم؟:؟
مروارید مامان آوا
27 دی 90 15:25
ای خداااااااا مریم چه ناز بودی ما شا ا...


مرسی صفورا جونم لطف داری عزیزم
زهرا مامان مه سما
27 دی 90 18:48
مریم پندار کپ خودته خوش به حالت مه سما که عین باباشه انگار اون زاییدتش


بزرگ میشه قیافه اش عوض میشه تازه من زیاد شباهتی به باباش ندیدم تو صورتش .مثل خودته عزیزم
شایلان
27 دی 90 20:51
به سلامتی انشااله خدا حفظش کنه چقدر خوردنیه گل پسرت از طرف من ماچ گنده ایش بکن . خیلی شبیه خودته مخصوصا چشماش


مرسی عزیزم
مريم 2012
28 دی 90 12:24
سلام
من گاهي اوقات به وبتون سر ميزنم.
نظرات مختلفي در هر پست وجود داره ولي خيلياشون خالي از پاسخ شماست؟ من خيلي وقتا ميخوام نظر بزارم ولي ميببينم واسه نظر كاربرتون اصلاً احترام قائل نميشيد. جواب بعضيها رو نميديد. حالا چه اونهايي رو كه مي شناسيد و چه اونهايي كه نميشناسيد. اين باعث ميشه مثلاً منه نوعي ديگه مايل نباشم ديگه به وبتون سر بزنم.من فكر ميكنم فقط و فقط به خاطر اينكه آمار وبتون بره بالا نظر اون فرد رو تأييد ميكنيد؟



سلام مریم جان
سو تفاهم شده
دوستانی که سوال میپرسن من تو وبلاگ خودشون یا ایمیل خودشون جواب میدم
ممنون از اینکه سر زدین اما تا بحال نظری با نام شما ندیدم
تایید نظرات امار رو بالا نمیبره بازدید از وبلاگ امار رو بالا میبره
با تشکر
مامی مائده
29 دی 90 13:50
بیشتر شبیه خودته هااااا


مرسی مائده
گلاره
30 دی 90 0:03
هوراا من بالاخره تونستم کامنت بزارمممم مریمی خیلی ناز بودی عزیزممم


هورااااااااااااا گلاره جونم مرسی لطف داری
خاله بهی
1 بهمن 90 16:55
ماشاا............ پندارجونم روز به روز جیگرتر میشه...
م.اظب دوست جون من باش خاله مریم
امین محمد


مرسی بهی عزیزم مرسی دوست جونممم محمد امین
مامان عرشیا
4 بهمن 90 12:51
وای عزیزم چقدر ناز بودی .پندار خیلی شبیه خودته .
خاله جون اولین غذا خوردنت را بهت تبریک مبگم .بوسسس


مرسی عزیزم لطف داری
زهره(مامان نازنین زهرا)
6 بهمن 90 8:24
وای چقدر خوشکل بودی.پندار کوچولو هم خیلی نازه. به نظر من که دقیقا شده میانگین چهره ی مامان و باباش نه کامل شبیه مامانشه نه کامل شبیه باباش. یه میانگین خوشکله
راستی من آپ کردم منتظرم


مرسی خاله جون نازنین زهرا رو ببوس
ازاده مامانه هانا
10 بهمن 90 2:56
مریم جونمی منظورم از جوانه زدن همون جوانه غنچه گله که کپیه مامانه گلشه


فدات بشم ازاده جون مرسی عزیز
نهير
10 بهمن 90 10:32
از بچگي به هم ميومدين الهي چه مظلومن اينا
يه مثل تركي هست ميگه:
الله بير ياستيختا گوجاتسين
ترچمه: خدا تو يه بالشت پيرتون كنه يعني هميشه با هم باشين


نهیر جونم وقتی این نظر رو خوندم اشکم در اومد از اینهمه لطف و صفای دلت
برا همین عاشق آذری زبونام مهربونید همتون عاشقتم
آرین رو ببوس
خاله زهرا
18 بهمن 90 15:25
خاله به مامانت بگو اگه روسري رو برداري و موهاتو بزني عين هم هستيم ديدي خاله راست ميگفت


سلام خاله جون دلم برات یه ذره شده
اره خاله قدرت تشخیص شما همیشه عالی بوده