پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

عمر گران میگذرد....

1391/2/12 10:32
نویسنده : مامان مریم
652 بازدید
اشتراک گذاری

مادامي كه اين اطفال كنارت هستند تا ميتواني دوستشان بدار , خود را فراموش كن و به ايشان خدمت نما . 
شفقت فراوان خود را از آنها دريغ مدار , مادام كه اين موهبت با توست قدرش را بدان و نگذار هيچ يك از رفتار كودكانه آنها بدون قدر داني بماند , اين شادماني كه اكنون در دسترس توست مدت زيادي نخواهد ماند. 
اين دستان نرم كوچكي كه در دست تو آشيانه دارد در حالي كه در آفتاب قدم ميزني هميشه با تو نخواهد بود , همين گونه اين پاهاي كوچكي كه در كنارت مي دوند , و يا صداهاي مشتاقي كه بدون وقفه و با هيجان هزاران سوال از تو مي كنند تا ابد نيستند. 
اين صورت هاي قابل اعتماد كه به طرف تو توجه مي كنند , يا بازوان كوچكي كه بر گردن تو حلقه ميشوند و لبان نرمي كه بر روي گونه هاي تو فشار مي آورند دائمي نيستند. 
همين طور بدن هاي كوچكي كه در كنار تو زانو ميزنند و مناجات زمزمه مي كنند هميشگي نخواهند بود. قلب خودت را بر ايشان ارزاني دار , روزهايشان را از شادي پر كن , در خوشي و شادماني معصومانه ايشان شريك باش , طفوليت جز روزي بيش نيست, آگاه باش كه براي هميشه از دست خواهد رفت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

یاسمن مامان رادین
12 اردیبهشت 91 11:23
واااااااااااای مریم خیلی قشنگ بود.
یه جوورایی دلم گرفت.
واقعا همینطوره


دلت نگیره ها عزیزمممم:
سحر مامان تانیا
12 اردیبهشت 91 14:40
خیلییییییییییی قشنگ بود... دست مامان مریم درد نکنه


مرسی سحرم دخملی رو ببوس
سارا مامان ونداد
12 اردیبهشت 91 15:19
قربون این قلم شیوات برم خواهر ..واقعا همینطوره که تو میگی ای کاش همه قدر این فرشته های بهشتی که خدا بهشون داده رو بدونن قدر تمام ثانیه های با او بودن رو بدونن ااامین ...قربون پندار جونم برم که بین اینهمه عروسک خودش از همه عروسک تره بووووسسسس


ممنون سارا تو همیشه به پندار لطف داری
زن عمو ريحانه
12 اردیبهشت 91 18:01
از طرف من ببوسش ماشالا بزرگ شده


چشم ماشالله به جونت
ازاده مامان هانا
12 اردیبهشت 91 21:46
مریممممممممممممم خیلی قشنگ بود . اجازه میدی به اسم خودت تو وبه هانا بزارم؟ دوس دارم جلو چشمم باشه همیشه


عکسشم که مث همیشه معرکس عشقممممممممممممممممممممممممم


صاحب اجازه ای عزیز
تو به پندار خیلی لطف داری گلم
مامی مائده
12 اردیبهشت 91 22:26
مامان عرشیا
12 اردیبهشت 91 22:40
وایی عزیزم خیلی خوشگل نوشتی .دست گلت درد نکنه .


خواهش قابلی نداشت عزیز
نهیر
14 اردیبهشت 91 1:13
چی بگم من
شما مادر و پسر کلا نازین و دوست داشتنی
پندار خاله هزاااااااااااااااااار بار بوس از اون لوپ مثل سییب مانندت که خوش به حال مامان هر روز 100000 تا گاز میگیره ازش


قربونت برم من
عزیز دلم کجایی کم پیدایی دلتنگتیم فکر کنم مامان از مکه اومده نه؟ سوغاتی ها رو تنها تنها استفاده نکنی نصف نصف
آی تک
16 اردیبهشت 91 10:21
خاله فدات پندار عسلی خودتم عروسکی با اون لپای قشنگت نازپسرمن
زینب مامان محمد رضا
30 اردیبهشت 91 15:41


ماشالله پندار خوشگله


اولین پست خاله زینب
این خاله زینب خاله مه سماست ها هواشو داشته باش پندار