خبر خبر خبر
سلام کلوچه مامان
قربون اون خنده هات که دلبری میکنه،قربون اون دستای نازت که تا منو میبینی لوس میشی و به طرف من درازشون میکنی تا بغلت کنم.
قربون ددددددددد گفتنت قربون یایایایا گفتنت قربون همه کارات برم من تنهایی.
الان به فاصله یک ربع دوتا خبر خوب بهم دادند:
اولین خبر:
دیشب خواب خاله سمیه رو دیدم(دختر عمه ام که میشه خاله شما) که یه دختر ناز بغلشه و داد بغل من.
الان براش پیام دادم که همچین خوابی دیدم،خاله سمیه زنگ زد،خندید و گفت خوابت درسته درسته.هم نی نی دارم هم دختره . ای جاننننننننننننننننننن و فکر کنم مثل شما شهریوری بشه.
دومین خبر:
خاله اعظم(اون یکی دختر عمه ام)که باردار بود همین نیم ساعت پیش نی نی اش دنیا اومد فکر کنم دختره .
آخه با خاله سمیه صحبت میکردیم یاد اعظم افتادم گفتم زنگ بزنم ببینم کی میره بیمارستان؟
وقتی زنگ زدم گفت تازه از اتاق عمل اومده بیرون من اینقدر هول بودم که جنسیت نپرسیدم (چون تو دوران بارداری سونو ها دقیق نگفته بودند که چیه)اما خدا کنه فقط سالم باشه. مامانش رو خیلی اذیت کرد استراحت مطلق بود طفلک.
من و خاله سمیه و خاله اعظم هم دوره هستیم .خاله سمیه 6ماه از من بزرگتره و خاله اعظم 6ماه از من کوچکتر.
خاله اعظم زود ازدواج کرد و یه پسر ناز هم داره که مدرسه میره.
الهی همه مامانا و نی نی ها سالم باشن