پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

کچل مو فرفری!!!

1391/6/19 18:54
نویسنده : مامان مریم
2,891 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز یک ساله من بغل

خوبی مادرقلب

دستت بهتر شد؟ جای واکسن رو دستت مونده و دستت رو خیلی با احتیاط روی زمین میزاری.

روز شنبه بعد از ظهر با بابابزرگ و بابایی رضا و بابا ابراهیم،رفتیم توی نخلستانهای اطراف خرمشهر تا عکس یادگاری بگیریم.بعد هم یه سر به بازار صفا زدیم و بعد به آرایشگاه رفتیم تا موهای شما رو ماشین کنیم .

مامانی موهای شما همه کوتاه بلند و نامرتب شده بودند.من و بابایی تصمیم گرفتیم اونها رو ماشین کنیم تا یک دست و قشنگ در بیان.تازه اینطوری راحت تر میتونم روغن زیتون بزنم و موهای نازت رو تقویت کنم.

4تایی(با شما5تایی)رفتیم داخل آرایشگاه نیشخندو گفتیم اومدیم موهای پسرم رو ماشین کنیم (فکر کنم آقای آرایشگر وحشت کردند،همه با هم ریختیم سرش)خنده

اصلا نترسیدی گریه هم نکردی.خدا وکیلی بچه به این آرومی ندیدم (ماشالله).فقط قیافه ات رو مظلوم میکردی و از من بغل میخواستی همین.

خیلی سریع کار تمام شد  البته بخاطر همکاری فوق العاده شما.آرایشگاه یه صندلی شکل ماشین داشت و یک پیشبند با طرح کارتونی.خیلی خوشت اومده بود.همه به شما گفتند ای کیو سان (با اون سر گرد و بی مو کاملا شبیه ای کیو شدی.)

بعد هم برگشتیم خونه و حمام کردی .

اینم از قصه آرایشگاه رفتن پندار جون برای بار اولمژه

عکسهای این پست هم تقدیم به تو و همه دوستای خوبت که به شما سر میزنند:

نخلستانهای خرمشهر

پندار در حال درخواست از مامانی که بغلش کنه

حمام بعد از اصلاح

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

نگین عمه
20 شهریور 91 14:56
وای عزیزکم
ستاره آسمونی
20 شهریور 91 16:56
مبارکه عزیزم

چه خوشگل تر شدی خاله



مرسی خاله جون
ازاده مامانه هانا
21 شهریور 91 14:23
ای جونمممممممممم مبارکه
پسری موهات کو؟؟


مریم واسه واکسن خیلی اذیت شد؟


موهامو باد برده
نه فقط یکم بی حال و بیقرار بود اما تب نکرد براواکسن
مامانی وروجک
28 شهریور 91 23:12
الهی قربونش برم ببین چه با التماس داره نگاه میکنه!مبارک باشه ایشالله دامادیت
azin
2 مهر 91 23:30
چطوری کچل ؟!!