استراحت مامانی
سلام زندگی مامان
هفته پیش که رفتم سونو دکتر بهم استراحت داد و گفت یک هفته استراحت کن .
طفلک بابایی نهار از بیرون گرفت ۴ ، ۵ مرتبه .چند روزش هم خودم با زحمت نهار درست کردم آخه طعم غذای بیرون نه به من نه به بابایی نمی چسبه.
یکسری قرص و دارو هم داد که مصرف کنم.
خیلی سنگین شدم همش خواب آلودم . اینقدر بی حال شدم که حتی به قندیل نمیتونم رسیدگی کنم .
برات گفتم قندیل کیه؟
قندیل یه دختر خانوم مودب ، باهوش ، تمیز و خوش آوازه .بله خوش آواز .قندیل یه بلبل خرمای بسیار زیباست که من از وقتی یک هفته از عمرش سپری شده بود گرفتمش و بزرگش کردم هنوز یکسالش نشده و چون شما هنوز به وجود نیومده بودی همدم تنهایی مامان بود . البته هنوز هم هست .
کاملا دستیه و همه رفتار منو درک میکنه مواقعی که ناراحتم میاد میشینه روی شونه ام و برام ریز ریز میخونه و سعی میکنه زیاد تو دست و پام نباشه .
امیدوارم وقتی دنیا اومدی باهم دوستای خوبی بشین.
دیروز با کمک بابایی اتاق خواب رو هم تمیز کردیم تغییر دکوراسیون دادیم . فقط مونده آشپزخونه که اونم کار یک روزه . من برم یه نهار خوشمزه درست کنم .
میبوسمت مامانی دلم برات تنگ شده زود زود بیا