پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

عکس هایی در وصف عظمت پروردگار

1391/2/16 11:58
نویسنده : مامان مریم
2,078 بازدید
اشتراک گذاری

سلام 

دوستای گلم امروز صبح که پندار بیدار بود و داشتیم رو تخت با هم دوتایی بازی میکردیم صحنه ای دیدم که دلم لرزید.(البته من از این صحنه ها زیاد دیدم چون سالهای مجردی انواع و اقسام پرندگان رو داشتم و برام عادی بود این مناظر)بله پرندگان،چون این صحنه مربوط به یک مادر و جوجه گنجشک بود.مژه

قبلا هم این موارد رو که می دیدم منقلب میشدم اما امروز مادر هستم و به حرف مامانم رسیدم که میگه تا مادر نباشی نمیدونی مادر چی میکشه.چشمک

عکس ها رو می زارم فقط اگر حال خوشی بهتون دست داد همه اونایی که طعم مادر شدن رو نچشیدن دعا کنین.فرشته

عکس ها رو از پشت پنجره گرفتم و چون شیشه ها رفلکس هستند خیلی نزدیک رفتم بدون اینکه طفلک ها اذیت بشند یا بترسند:قلب

برو ادامه مطلب:

لقمه اول:لبخند

اولین لقمه صبحانه

تلاش برای غذا دادن به فرزند بار دوم: قلب

لقمه دوم (هزار پا بود خودم دیدم)

و باز هم تلاش...تشویق

و باز هم تلاش

جوجه آماده پرواز از پشت توری های پنجره:هورا

جوجه آماده پرواز از پشت توری پنجره

برو به سلامت جوجه جان ...نگران

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مريم مامان هيراد
16 اردیبهشت 91 10:45
اي جونم ...... مرسي عكاس شكارچي صحنه
آی تک
16 اردیبهشت 91 12:59
فقط میتونم بگم خیلی قشنگه - همین- مادر مادر است
سارا مامان ونداد
16 اردیبهشت 91 15:06
الاهی قربون خدا برم با این طبیعت و خلقت اش .اشکم در امد اونم مثل ما مادره دیگه عسیسم



مهربونم
یاسمن مامان رادین
16 اردیبهشت 91 22:29
مامی مائده
16 اردیبهشت 91 22:43
ازاده مامانه هانا
16 اردیبهشت 91 23:28
اخیییییییییییییییییییییی چقد قشنگ بود عجب سوژه اییییییییییی مریممم مرسی
آینور مامان سهند
25 اردیبهشت 91 17:49
چقد جالب