خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > عکس از پندار در 13ماهگی...

عکس از پندار در 13ماهگی...

1391/7/19 20:55
نویسنده : مامان مریم
584 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کلوچه مامان

راستش روز 13ماهگی نرسیدم ازت عکس بگیرم.خجالت

کلی کار رو سرم ریخته،شما هم ماشالله کپسول انرژی هستی و مهلت نمیدی ما وسیله جمع کنیم.همش تو کارتن ها میچرخی.مژه

دو روز پیش وقتی داشتی تو خونه می دویدی پات لیز خورد و با صورت اومدی رو موکتناراحتبینی خوشگلت زخم شد الهی مامان بمیرم برا پسر قشنگم.اینقدر صبوری که هیچی نگفتی.امیدوارم زود زود خوب بشی.

اینم عکس 13ماهگی پسرم:

 

روزانه ها
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
از چهل و چهار ماهگی تا چهل و هشت ماهگی از چهل و چهار ماهگی تا چهل و هشت ماهگی چهل و دو ماهگی پندار جون چهل و دو ماهگی پندار جون عکسهای تهران قسمت اول عکسهای تهران قسمت اول 40ماهگی عزیز دلم 40ماهگی عزیز دلم

نظرات (12)

دایی مجید
19 مهر 91 21:12


مرسی دایی ولی اینهمه تشویق برا چی بود؟برا خرابکاری های پندار ؟ شیطنت هاش؟؟؟؟؟؟
نگین عمه
20 مهر 91 21:39
وای عزیز دلم چه قدر این عسلم شیطونه اما شیطنت هایش هم قشنگه
بهی
21 مهر 91 16:19
عزیزززززززززززززم چه بزرگ شدی ماشاا...
ایشاا... عکس 130 ماهگیت و ببینم
مریم هر روز بیشتر شبیه خودت میشه بووووووووووووس


مرسی بهی جان دوست جون پندار رو ببوس
همای اسمان
21 مهر 91 20:33
ای جونم پندار طلا ماشالله مریم روز شمار دامادی هم بزارههههههههههههه


مرسی زینب جونم محمدرضا رو ببوس
چشم اونم به موقع اش
بابایی
21 مهر 91 23:08
آی قربون پسر خوشگلم برم . عشق بابایی هستی تو گل پسر


مرسی بابا عزیزه منم دوستت دارم
مامان یزدانپ
22 مهر 91 10:20
بازی اشکنک داره-سر شکستنک داره عزیزم.
زهرا مامان مه سما
22 مهر 91 15:37
وایییییییییییییییی خاله چرا مواظب نبودی عزیزم

مریم کجایی کم پیدایی خانم


خاله داشتم بدو بدو میکردم دیگه حواسم نبود
نیر
25 مهر 91 0:20
عزیزم خیلی دوستت دارم وقتی عکستو میبینم ذوق میکنم کلوچه منی شما قربون زخمت بشم من بوسسسس
قوربونت برم مریم وسایلتو جمع کردی انشالله هر چه زودتر یه جای خوب پیدا کنی


مرسی نیر جونم پندارهم شما و آرین رو دوست داره زیاددددددددددددد
خیلی شیطون شده حریفش نمیشم
دعا کن تکلیف مون زود معلوم بشه
مامان کیانا
26 مهر 91 12:25
عزیزم
چقدر بزرک شده پسرمون
ماشاالله
شیطون خاله یه کمی کمک مامان کن جمع کردن وسایل خیلی کار سختیه اونم با یه ریزه میزه شیطون


مرسی لیلا جونم ماشالله به کیانای قشنگم
آره والله جابجایی با بچه بعد از کار در معدن دومین شغل خطیر دنیاست ههههههههه)
lili
26 مهر 91 14:44
عزیزم ،امیدوارم مینی اشگلش زود خوب بشه مامان مریم ...

و یه خونه ی بهتر پیدا کنین


مرسی لیلی جان
ازاده
27 مهر 91 9:27
امیدوارم تو جای جدید یه عالمه شادی نشسته باشه منتظرتون

قربون مماخت بشم که زخمی شد عزیزززززززززم


مرسی آزاده جونم دعا کن مثل همیشه حرفات انرژی میده بهم
خدا نکنه عزیزم
saba
28 مهر 91 14:34
به به ماشالا به کمک کردنای شاه زادمون

خاله قربونت برم که اینقد خوبی مامان مریمو خیلی دوست داشته باش


مرسی چشم خاله دوسش میدارم.نیوشا رو هم دوست دارم ها