پهلوان پندار...
سلام گل قشنگم
دیروز که داشتیم با مامانی اقدس لباسها رو جمع و جور میکردیم ،لباسهای کردی که عید برات از کرمانشاه خریده بودم پیدا کردم و گفتم بزار تنت کنم ببینم اندازه هست یا نه؟
شما هم همکاری کردی و من لباس رو تنت کردم .ماشالله انگار که یه کرد اصیل بودی آخه خیلی بهت می اومد.
جای بابا ابراهیم و دایی مجید و دایی سعید خالی بود که بچلونن شما رو .
اینم عکس پهلوان من (خیلی شبیه وزنه بردار ها رفتار میکنی مامانی.متکای سنگین رو بلند میکنی مثل وزنه بردارها یه داد میزنی و میاری بالا بعد هم دنبال خودت میکشی اینور اونور.فکر کنم یه پهلوان رضازاده دیگه به پهلوان های ایران اضافه شده):
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی