پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

اولین کلمه مفهوم

1390/11/11 15:07
نویسنده : مامان مریم
706 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تربچه

خوبی؟

امروز سه شنبه یازدهم بهمن ماه هزارو سیصد و نود ساعت 2:30 دقیقه ، ما داشتیم  نهار میخوردیم و شما با دقت به ما نگاه میکردی.من یه خورده باهات حرف زدم و طبق عادت همیشه کلمه مامان رو با تاخیر و آروم برات گفتم به این شکل ما.....م ما.

یه ذره نگاه کردی و خندیدی و حواست رفت جای دیگه.

اما...

بعد از چند لحظه دوباره نگات کردم و شما گفتی اوووووممممممممم ماااااااام . وای قند تو دلم آب شد عزیزم فکر کنم شیرین ترین لحظه عمرم بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

آرزو
11 بهمن 90 15:26
اولين نينيه كلوب حرف افتاد جيگرتو خاله با اون چشمهاي قلمبت


دو روز دیگه میره رو مغز من .خدا کنه مثل من نباشه من هم زود زبون باز کردم و هم وقتی باز کردم دیگه مخ برا کسی نذاشتم همش چرا چرا میکردم ههههههههههه
شیما
11 بهمن 90 15:28
ماشالا پسرت داره زود زود بزرگ میشه ها
مراقبش باش
بوس


چشم عزیز
بوس برا خودت و پسر جذبه دارت
مامی مائده
11 بهمن 90 16:01
قبوووووووووول نیست این گل پسر خیلی داره تند میرهههههههه


از فردا میزارمش رو دور اسلوموشن ههههههههههه
مروارید مامان آوا
11 بهمن 90 16:24
آخییییییییی مبارکه ماشا ا... باهوشه پسرمون


برا آوا خانومی
ستاره آسمونی
11 بهمن 90 17:34
آفرین پسر خوب که اینقدر باهوش و زرنگی
گلاره
12 بهمن 90 22:05
واییی ماشاله چه زود حرف زدددد مبارکهههههههه


مرسی گلاره
مامان رها
13 بهمن 90 10:40
وای نگو که لحظه به زبون آوردنش خیلی قشنگ لذت بخشه
راستی من لیتکیدمتون


Romina
13 بهمن 90 23:21
حالا دس دس دست
قر قر قر
پسر ارشد کلوپ سربلندمون کرد
امیدوارم خدا پدر مادرش رو واسش صحیح و سالم نگه داره



مرسی خاله جون
مامان نظر تون رو به فارسی نوشت با اجازه