اولین چهارشنبه سوری پندار
سلام گل مادر
امروز آخرین سه شنبه ساله.طبق آیین کهن ایران زمین مردم ما شب چهارشنبه آخر سال دور هم جمع میشند آجیل می خورند قاشق زنی میکنن و از روی آتش میپرند.
گلم اجداد ما همه زرتشتی بودند و یکتا پرست و آتش رو مقدس می دونستند.همونطور که الان ما مسلمانها آتش رو از مطهرات میدونیم.
آتش مظهر گرما و نور و حرارت و شوق زندگیه.ما وقتی از روی آتش میپریم یه جمله معروف داریم که میگیم :
زردی من از تو سرخی تو از من (خطاب به آتش). معنی اش هم اینه که اگر رخسار من زرد و رنجوره مال تو؛و سرخی و شادابی تو مال من.
بعضی ها هم رسم دارن آش می پزند. و بعضی ها رشته پلو.
عصر میریم پیش عمو رضا(دوست بابا)تا در مراسم چهارشنبه سوری شرکت کنیم .
یادش بخیر پارسال شما تو دل مامان بودی و من نمی تونستم از روی آتش بپرم.صبر کردم آتش که کوچولو شد رفتم روش قدم زدم ههههههههههه.
عمو رضا امسال از تهران کلی ترقه و فشفشه و سیگارت خریده.اما چون خواسته از دست من راحت بشه یه بسته سیگارت مخصوص مامانی خریده تا من به مهمات و ادوات محترقه اونها ناخنک نزنم.
آخه مگه من نی نی ام سیگارت بندازم .