پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

بی بی از بین ما رفت

1391/7/2 19:43
نویسنده : مامان مریم
492 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم .

جمعه صبح باباجون محمد از آبادان تماس گرفتند و گفتند:مامان رحیمه زنگ زدند که بی بی رفته تو حالت کما و ایشون میخواهند به اهواز بروند. ماهم صبحانه رو هول هولکی خوردیم و رفتیم سمت اهواز با مامانی اقدس و بابا ابراهیم .از ترمینال مستقیم به سمت بیمارستان رفتیم و تا رسیدیم،بدو بدو ما رو بردند داخل اورژانس.دم در آسانسور بی بی رو دیدیم. وای خدا صورتش ورم کرده بود و پوست سفید رنگش از قبل سفید تر شده بود با دستگاه تنفس میکردو بابا ابراهیم بوسیدش و گفت بی بی منم ابراهیم،شاید کسی باور نکنه اما تو همون حالت کما دهانش رو باز کرد و چیزی گفت اما متوجه نشدیم که چی گفتند.اما من مطمئنم که بابا ابراهیم رو شناختند.بعد بردنشون به بخش ای سی یو و بعد از چند دقیقه ضربان قلبشون ایستاد.یکی از کارکنان بخش که با ما آشنا بودند بابا ابراهیم رو کشیدند کنار و گفتند بی بی تمام کرده اما به مادرتون نگید.من هم که شنیدم اشک تو چشمام جمع شد اما خودم رو نگه داشتم .بعد از چند دقیقه با شوک برگشتند و ضربان قلب و تنفس عادی شد اما گفتند اعتباری به این ضربان نیست چون مرتب پایین و بالا میرفت.

به ما گفتند بماندن شما کاری رو پیش نمیبره و ما به خونه خاله بابا رفتیم بعد از نهار خاله فاطی اومدند داخل اتاق و گفتند مادرم مرد! وای واویلا شد همه گریه کردیم و اشک ریختیم.و بعد هم که در گیر و دار مراسم بودیم.شما به شدت بیقراری میکردی و پیش هیچکس جز خودم و بابایی نمی موندی.خیلی خسته شدم این دو روز از دست بیتابی شما البته حق داشتی سرو صدا شلوغی و بلند بلند گریه کردن شما رو اینجوری کرده بود.بعد هم که مراسم خاکسپاری تمام شد و شب هم مجلس ختم داشتند ما به خونه برگشتیم .

امیدوارم دیگه شاهد همچین مراسمی نباشم و شما همیشه تو شادی و جشن باشی عزیزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

حدیث
2 مهر 91 20:36
خدا رحمتشون کنه ایشالاه از این به بعد به شادی
azin
2 مهر 91 23:26
خدا رحمتشون کنه ... تسلیت میگم مریم جون


خدا رحمت کنه همه اموات رو ممنون عزیز
شیوا
3 مهر 91 7:25
مریم جون تسلیت می گم روحشون شاد و قرین رحمت الهی باشن آخرین غمتون باشه



ممنون عزیزم
مامی مائده
3 مهر 91 11:22
تسلیت میگم عزیزم خدا رحمتشون کنه


مرسی مائده جونم
lili
3 مهر 91 23:49
تسلیت میگم روحش شاد. امیدوارم پندار گلی همیشه تو شادی و خوشحالی باشه
مامان يزدان
4 مهر 91 8:08
خدا رحمتشون كنه.
ازاده مامانه هانا
7 مهر 91 23:46
تسلیم میگم مریم جون
انشالله جاش تو خود بهشته
شادی تو ببینم عسیسم


مرسی آزاده گلم
الهی شما هم همیشه شاد باشیندخترکم رو ببوس
نگار(مامان سام)
9 مهر 91 16:02
خدا رحمت کنه.تسلیت میگم.ایشالله غم آخرتون باشه عزیزم.