اولین سفر پندار به مشهد مقدس
سلام عزیزم دلم
الهی بمیرم که سرما خوردی و سرفه میکنی،الهی زود زود خوب بشی گلم
وقتی یه ذره حال نداری غم عالم تو دلم میشینه
اومدم بگم که مامانجون رحیمه و دوتا از خواهراش(خاله نسیمه و خاله فاطی)و پسر خاله نسیمه،تصمیم گرفتند به مشهد سفر کنند.بخاطر راحتی شون گفتند کوپه6نفره رو دربست میگیرند.منم دیدم که مامانجون اینا 4نفر هستند و دونفر جا خالی دارند ازش پرسیدم اگر ما (من و پندار) هم بخواهیم بیام ایرادی نداره؟گفتند نه،تازه خوشحال هم شدند.
البته قبلش از بابایی اجازه گرفتیم و بعد به مامانجون گفتیم.
حرکتمون روز دوشنبه 13 آذر ماه ساعت 10 صبحه،مستقیم از اهواز با قطار.
ما فردا -یکشنبه-به اهواز میریم.آخه مامانجون یه مقدار خرید داره.
ان شالله سه شنبه ساعت 2 بعد از ظهر میرسیم به مشهد.
امیدوارم به شما تو سفر خوش بگذره.راستی با خاله سحر مامان ارشاک هماهنگ کردم که همدیگه رو ببینیم.خیلی دلم میخواد زودتر خاله سحر و پسر نازش رو ببینم
ان شالله پست بعدی عکسهای سفر شما ...
دلم برا دوستای گلم و نی نی هاشون تنگ میشه اگر قابل باشم برا همه دعا میکنم و یادشون هستم