پندارجونپندارجون، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پندارعسلی و مامان و باباش

18ماهگی عزیز دلم

1391/12/18 20:24
نویسنده : مامان مریم
1,403 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم niniweblog.com

18 ماه از روزی که قدمهای کوچولوت رو تو زندگی ما گذاشتی میگذره.شما روز 17 اسفند ماه ؛یک سال و نیمه شدی مبارک باشه عزیز دلم.niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

واکسن 18ماهگی رو هم روز دوشنبه آینده باید بزنی گل من.niniweblog.com

ما روز 4شنبه 16 اسفند به دعوت خاله زهرا(دختر خاله من) با ایشون و خانواده محترمش به قم مشرف شدیم.

شما درست روز یکسال و نیمگیت دوتا اولین رو تجربه کردی:

1-اولین بار که به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مشرف شدی فرشتهniniweblog.com

2-اولین بار که برف رو تجربه کردیniniweblog.com(البته سال قبل هم برف رو دیدی اما 3ماهه بودی و چیزی یادت نبود)خیلی ذوق کرده بودی و با دیدن دونه های برف میگفتی بففففففففففففففنیشخندزبان

اونجا که بودیم یه آپارتمان خیلی بزرگ با امکانات در اختیار مون بود (از طرف محل کار خاله زهرا) شما هم آزاد بودی بدو بدو میکردی niniweblog.com متکا بازی میکردیniniweblog.com خلاصه محدودیت در کار نبود و برا خودت صفا میکردی البته عمو احمد هم خیلی باهات بازی میکرد و به شما خوش گذشت.

یه مورد خیلی جالب این بود که شما اونجا برا اولین بار دوغ و پنیر و ماست خوردی من از تعجب شاخ در آوردمniniweblog.com چون به هیچ عنوان لب نمیزدی.

عکسهای سفر رو هم در ادامه مطلب گذاشتم بعلاوه چندتا عکس دیگه:مژه

 

پندار و بنیتا امامزاده 5تن شیان:

پندار امامزاده صالح:

داش پندار:

پندار و عمو احمد در حال شیطنت:

پندار و متکا بازی (دستپخت خاله زهرا):

پندار در حال استراحت:

پندار در حرم مطهر:

پندار و نماز خواندن:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نرگس
19 اسفند 91 9:58
هزار هزار ماشاال... از روزی که عکساش را ندیدم چقده بزرگ شده


ممنون نرگس جان ساینا و سایا رو ببوس
یاسمن مامان رادین
19 اسفند 91 10:09
پندار جوونم 18 ماهگیت مبارک عزیزم.

مریم جوون زیارتتون قبول.

اون عکس "پندار در حال استراحت" رو فکر کنم باید مینوشتی پندار در حال نقشه کشی برای شیطنت .



ممنون یاسمن جان آره درسته واقعا درست گفتی در حال نقشه کشی


مامان یزدان
19 اسفند 91 12:37
18 ماهگیت مبارک عزیزم.


ممنون عزیزم
مریمی مامان هانا
19 اسفند 91 17:00
تو عزیزمی خاله جون


مرسی خاله مریم
الناز مامان بینا
20 اسفند 91 15:00
مبارکش باشه این عسلی خاله رو


مرسی عزیزم

سحرناز
22 اسفند 91 2:08
آخییییییییی
عالی بود


ممنون سحر ناز جونم
مامی مائده
23 اسفند 91 16:19
18 ماهگیت مبارک عزیز دلم

ممنون عزیزم
تمنا
4 فروردین 92 3:40
سلام عزیزم......راستش من حدود یکماه پیش وقتی توی وبلاگها گشت میزدم وبلاگ شما رو پیدا کردم.منم عضو نی نی سایتم...اون شب نشستم تا نزدیکای اذون صبح تمام آرشیو وبلاگت رو خوندم.....از پست اول تاااا آخر......به نظرم خیلی بامزه اومد و کلی حال کردم.خدا گل پسر نازتو براتون صحیح و سالم نگهداره..روی ماهشو ببوس....با دل پاکت برای منم دعا کن
عیدت مبارک
راستی من دوست گلاره مامان بنیتا هم هستم


سلام عزیزم
ممنون که حوصله به خرج دادی و نوشته هامو خوندی ممنون عزیز الهی نی نی مامانی شما هم زود دنیا بیاد
دوست گلاره دوست منم هست باعث افتخاره
تمنا
4 فروردین 92 3:42
دعا کن ماه کوچولوی منم به زودی بیاد

الان دارم عکس بنیتا جیگر رو هم اینجا مشاهده میکنم در کنار پندار خان


الهی آمین عزیزم
من لینک کردم تبادل لینک داشته باشیم ممنون میشم
صبا
3 اردیبهشت 92 1:39
18 ماهگیت مبارک گل پسر.....

الهی که خیرشو ببینی مامانش


ممنون خاله جونی