تلاش در انجام پروژه"پوشک دیگه بسه"
سلام
خوبی پسر نازم؟
عزیز دلم دو سه روزه داریم تلاش میکنیم تا از پوشک خلاص بشی الان هوا گرمه و توی این هوا با پوشک واقعا اذیت میشی.
روز اولی که خواستیم این کار رو شروع کنیم (من و بابا باکمک هم)از توالت فرنگیت استفاده کردیم،اما شما اصلا حاضر نبودی توش (جیش)کنی.فقط میرفتی کارتهای بازی خودت رو می آوردی و قایم میکردی تو لاکپشتت(توالت فرنگی ات)و درش رو میبستی!!!!
بعد فقط حاضر شدی روش بشینی البته دستشویی تو حمام میکردی و من هر بار باید کل حمام رو میشستم و ضد عفونی میکردم.هر یک ربع یکبار می بردمت تا زمان دستم بیاد
روز اول فقط دوبار لباست خیس شد و به اصطلاح از دستت در رفت که بگی.
اکثرا آخر شب یا اول صبح پی پی میکنی منم رو این حساب ساعت 9به بعد پوشکت کردم تا هم اگر کثیف کردی اذیت نشی هم اگرخوابیدی و خیس کردی پوشک باشی چون اگر من متوجه نمی شدم و باز بودی سرما میخوردی و بعدها پا درد میگرفتی بخاطر رطوبتی که تا صبح روی پات بود.
روز دوم هم از راه رسید و ما از خیر آقای لاکپشت گذشتیم و اونو کنار گذاشتیم.و شما فقط و فقط توی حمام راحت بودی(دستشویی توی حیاطه و مامانجون گفت تو حمام یاد بگیره اشکال نداره)
دیروز هم یکبار لباست خیس شد اونم به این دلیل که بابا دیر متوجه شد که میگی جیش.و روز دوم هم گذشت.
امروز هم خوب بود و عصر احساس کردم نیاز داری پوشک بشی برا پی پی و پوشکت کردم و بعد که تمام شد باز کردم.
حالا باید ببینیم این ماجرا به کجا ختم میشه.چون شما گاهی وقتا نمیگی و من ازت تند تند میپرسم بریم دستشویی تا بگی نه یا آره.
باید طوری بشه که خودت قبلش بگی تا خیالم راحت بشه
الهی من فدای پسرم بشم
تازه یه چیزی یادم رفت بگم :
وقتی بهت چیزی میگم و آخرش میگم باشه؟ میگی چششششششششششش.یعنی چشم من به فدای چشم گفتنت بشم