اولین سفر پندار به مشهد مقدس
سلام عزیزم دلم الهی بمیرم که سرما خوردی و سرفه میکنی،الهی زود زود خوب بشی گلم وقتی یه ذره حال نداری غم عالم تو دلم میشینه اومدم بگم که مامانجون رحیمه و دوتا از خواهراش(خاله نسیمه و خاله فاطی)و پسر خاله نسیمه،تصمیم گرفتند به مشهد سفر کنند.بخاطر راحتی شون گفتند کوپه6نفره رو دربست میگیرند.منم دیدم که مامانجون اینا 4نفر هستند و دونفر جا خالی دارند ازش پرسیدم اگر ما (من و پندار) هم بخواهیم بیام ایرادی نداره؟گفتند نه،تازه خوشحال هم شدند. البته قبلش از بابایی اجازه گرفتیم و بعد به مامانجون گفتیم. حرکتمون روز دوشنبه 13 آذر ماه ساعت 10 صبحه،مستقیم از اهواز با قطار. ما فردا -یکشنبه-به اهواز میریم.آخه مامانجون یه مقدار خرید داره. ...