چند کلمه حرف حساب از بابا به پینگیل
دلبندم سلام من بابایی شما هستم من زیاد اهل صحبت کردن و ابراز علاقه زبانی نیستم. اهل نوشتم هم نیستم. امیدوارم تو هم مثل مامانی با این قضیه کنار بیای. و اینو درک کنی که من با کارهایی که انجام میدم احساسم رو منتقل میکنم. من خیلی خوشحالم که خدا بهمون یه هدیه نفیس داده و معتقدم لطفش رو از این به بعد به یمن وجود تو گل کوچولو، نسبت به ما بیشتر هم میکنه. امشب اومدم برات بگم هر چند شما خیلی ملاحظه مامان و منو میکنی و مشکل آنچنانی تو این مدت برای مامان بوجود نیاوردی. اما احساس میکنم این چند روز مامان یکم از تکونای شما و کمر درد ناراحته .البته چیزی به من نگفته که ناراحت بشم.من اینو خودم فهمیدم. ازت میخوام یکم ملاحظه...
نویسنده :
مامان مریم
23:00